خبرگزاری شبستان _ اهواز، سیمین کوچکاندام: خوزستان یکی از استانهایی است که از ظرفیتهای بسیاری در حوزههای مختلف برخوردار بوده و در کنار نفت، گاز، پتروشیمی و کشاورزی که استان را به قطب اقتصادی تبدیل کرده، در بخشهایی همچون صنایعدستی نیز دارای پیشینه تاریخی و کهن است.
اهواز سال گذشته به عنوان شهر ملی میناکاری صبی و دزفول شهر ملی کپوبافی معرفی شده و شهرهای شوشتر و رفیع نیز بهصورت مشروط بهعنوان شهرهای ملی احرامی بافی و بوریا بافی معرفی شدند ولی با این وجود متاسفانه در المانهای شهری هیچگونه اثری از این نمادها و سایر صنایعدستی استان مشاهده نمیشود.
شهری که در صورت رعایت مفاد دیگر از جمله نصب المان در شهرهای ملی صنایع دستی، میتوانست امروزه گزینهای برای شهرهای جهانی صنایعدستی باشد اما چه غمانگیز که اقدامی در زمینه نصب المانهای شهری این صنایعدستی بومی اهواز صورت نگرفته و حتی نیمنگاهی برای دریافت نشان و لوح شهرهای جهانی انجام نمیدهند.
حال سوال اینجاست وقتی شهرهای استان هر کدام دارای یک صنایعدستی خاص است چرا نباید از آنها در المانهای شهری استفاده کرد؟ چرا اثری از مینای صُبی و یا حتی صنایعدستی دیگر اهواز در این شهر مشاهده نمیشود؟ بهطور مثال میتوان از انواع صنایعدستی در میادین، نامگذاری کوچهها و خیابانها، بوستانها و حتی در نقاشیهای دیواری استفاده کرد.
شواهد نشان میدهد، ادارهکل میراث فرهنگی و شهرداری اهواز تعامل محدودی با یکدیگر دارند که میتوان از این شواهد به نبود هیچگونه ذوق و سلیقه در بهکاربردن دهها طرح الهام گرفته از صنایعدستی و در نهایت تخریب و تعرض زیاد به اماکن میراثی اشاره کرد.
تاثیرگذاری المانهای شهری در جذب گردشگر
سرپرست اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی اهواز در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان در اهواز، وجود صنایعدستی متنوع و صنعتگران هنرمند در استان و شهرستان اهواز بهعنوان مرکز استان را یکی از ظرفیتهای غنی و از توانمندیهای ارزشمند در این عرصه میداند.
تبار قریب» اظهار میکند :تنوع و غنای تولیدات صنایعدستی که نشان از ماندگاری و دیرینگی این هنر دارد، وجود صنعتگرانی که موفق به دریافت نشان ملی صنایعدستی شدند و نیز انتخاب شهر اهواز بهعنوان شهر ملی مینای صبی، زمینه مناسبی برای بهرهبردن از این ظرفیت فراهم کرده است.
وی تاکید میکند: استفاده از المانهای صنایعدستی در عناصر تشکیلدهنده مبلمان شهری، یکی از راهکارهایی است که میتواند منجر به معرفی، تبلیغات و بازاریابی برای رشتههای مختلف صنایعدستی، کمک به رونق بازار و افزایش تولید اقتصادی و درآمد پایدار برای صنعتگران باشد.
سرپرست اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی اهواز تصریح میکند: این اقدام میتواند بهعنوان یکی از ظرفیتهای توسعه گردشگری شهری برای جذب و ماندگاری گردشگران در شهر اهواز، نقشآفرینی کند که امیدواریم با ایجاد تعامل بین نهادهای متولی و برنامهریز بتوانیم از این فرصت به خوبی استفاده کنیم.
بحران هویت یک عارضه شهرنشینی
فعال میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی نیز در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان در اهواز عنوان میکند: وقتی مجموعه مدیران شهر و یا متولیان امر بهحوزه صنایعدستی میپردازند یعنی به ابعاد گوناگون و اهمیت صنایعدستی واقف هستند.
مجتبی گهستونی» ابراز میکند: صنایعدستی ضمن توانایی برای معرفی دستسازههای جامعه محلی میتواند در سطح ملی و جهانی بیانگر ابعاد گوناگون مردمشناسی و سطح فرهنگی و اجتماعی یک جامعه مطرح شود.
وی ادامه میدهد: صنایع دستی همچنین با فروش در سطح ملی و جهانی اقتصاد برخی خانوارها را تامین و علاوه بر ایجاد مشاغل مستقیم، میتواند تعدادی مشاغل غیرمستقیم هم بهوجود آورد.
این فعال میراث فرهنگی، اهمیت صنایعدستی را در برند شدن استانی و حتی در سطح ملی و بینالمللی میداند و بیان میکند: صنایع دستی رونق کسبوکار صنعتگران و هنرمندان را به وجود می آورد و همچنین ایجاد کارآفرینی میکند؛ صنایع دستی با توجه به داشتن زوایای فرهنگی یک جامعه ، نشان می دهد که جامعه از خلاقیت بالایی برخوردار و به تولیدات فرهنگی و هنری توجه دارد.
گهستونی اضافه میکند: تولیدات صنایع دستی میتواند کاربردی باشد، قابليت آن را دارد تا بهصورت روزمره و موارد خاص مورد استفاده قرار گیرد.
وی با اشاره به اینکه برخی از این صنایعدستی به گوشههایی از آداب، رسوم و فرهنگ ایرانیان پیوند دارد میافزاید: استوار شدن پایههای ملی فرهنگی جامعه در سطح بینالمللی است، با معرفی صنایعدستی میتوانیم جزء کشورهای سرآمد در حوزه صنایعدستی با صنعتگران خاص و متعدد باشیم.
این فعال میراث فرهنگی با تأکید بر اینکه المانهای شهری باید با توجه به مبحث زیباییشناسی شهری مورد توجه قرار گیرند یاد آور میشود: در هر شهر مردم گوناگون با سلایق مختلفی زندگی میکنند و پرداختن به المانهای مختلف فرهنگی، اجتماعی، مذهبی، ی، هنری و اقتصادی ارزشهای خاص خود را دارد و هر کدام جداگانه مورد توجه قرار میگیرند.
وی با بیان اینکه شوربختانه در اهواز بهعنوان یک کلانشهر و در برخی شهرهای استان از المانهای صنایعدستی استفاده چندانی برای زیباسازی شهر صورت نگرفته است اظهار میکند: در اهواز مکانی را مشاهده نمیکنیم که محصولات صنایعدستی ما در قالب المانهای شهری معرفی شوند.
گهستونی ادامه میدهد: اگر در شهر اهواز نتوانستیم از این فرصت بهرهمند شویم به این علت است که این مهم در اولویت مدیران شهری نبوده و شاید مدیران ما فرهنگی باشند اما صنایعدستی در اولویت آنها نبوده و یا اینکه صنایعدستی را نمیشناسند.
وی با اشاره به فعالیتها و تجربههای خود در زمینه میراث فرهنگی و صنایعدستی میگوید: امروز میان مدیران شهری و میراث فرهنگی ارتباطی وجود ندارد و این موضوع را در فرآیند تبدیل شهرهای ملی مشاهده کردیم، به طوری که سال گذشته پنج شهر خوزستان فرآیند شهر ملی شدن را طی کردند ولی در جلسات برگزار شده به میزبانی اهواز نمایندگان فرمانداران، شهرداران و شورای شهر از چهار شهر ملی دیگر حضور داشتند اما برای اهواز نماینده شورای شهر، شهرداری و فرمانداری حضور نداشتند و عملا شخصی نبود که از اهواز دفاع کند و این نشان میدهد که اولویتها جای دیگر تعریف شده است.
این فعال میراث فرهنگی و صنایعدستی با اشاره به ضرورت نصب المانهای شهری تصریح میکند: شهرداری اهواز در ۲ دوره سمپوزیومهای آهن و سنگ را برگزار و مجسمههایی را ساخت و از این لحاظ که به منظر هنری پرداخت کار ارزشمندی را انجام داد اما هنوز انتظار داریم آن المانهای هنری در سطح شهرها نصب شود چون المانها با عناصر بسیار مهم و ارزشمند خود هویت یک شهر را تشکیل می دهند.
وی ابراز میکند: از دیرباز در شهرهای توسعهیافته همواره از آن المانها بهعنوان یک آیینه تمامنما از هویت و فرهنگ آن شهر بهرهبرداری کافی شده است.
گهستونی با بیان اینکه در کشوری زندگی میکنیم که نمادهای ایرانی و اسلامی بسیار پررنگ است و در استانی دارای تنوع فرهنگی، قومی، آداب و رسوم زندگی میکنیم یاد آور میشود: امروز وقتی چهارشیر به عنوان یکی از نمادهای مهم اهواز محسوب میشود، عنصر شیر که بیدلیل انتخاب نشده و علت آن این است که خاستگاه اصلی شیرها خوزستان است و چهار جهت اصلی را نشان میدهد و همچنین نماد پهلوانی، استواری و مقاومت هستند؛ صنایعدستی هم از این نظر میتواند برخی از هویت شهری و زمینه ارتقای فرهنگی افراد را تشکیل دهد.
وی با اشاره به اینکه بحران هویت بهعنوان یک عارضه شهرنشینی همه را نگران کرده اذعان میدارد: عدم پرداختن مدیران مسئول شهری و متولیان امر به این موضوع باعث نگرانی دوستداران فرهنگ و هنر شده است؛ ارزشهای بصری یک شهر در جایی میتواند خود را نشان دهد که از فرهنگ و هنر کمک گرفته و میتوان با استفاده از دیدگاههای مختلف هنرمندان و ذهنیتهای خوبی که وجود دارد، کیفیت را بالا برد و از طرف دیگر کیفیتهای محیطی را شکل داد و ادراک شهروندان را از کیفیتهای بصری که در سطح شهر وجود دارد، ارتقا داد.
فعال میراث فرهنگی با اشاره به تلاش و درخواست از برخی مدیران برای توجه خاص نسبت به نصب المانهای فرهنگی و هنری بیان میکند: نصب المانهای صنایعدستی فقط خواست خوزستان نیست بلکه در استانهای دیگر نیز به آن توجه میشود؛ سالهای گذشته در شهرهای کوچک تا بزرگ کشور المانهای مختلف با تأکید بر صنایعدستی نصب کردند.
وی میافزاید: نوروز ۹۹ در اصفهان ۲۳ المان صنایعدستی نصب شده که ضمن معرفی صنایعدستی این شهر نشاندهنده کار ورزیده، هنرمندی، خلاقیت و دید هنری مردم این شهر است و بهنوعی یادآور میشوند که میتوانند اقتصاد یک شهر را با صنایعدستی متحول و به همین دلیل سعی کردند شهر را با المانهای سنتی زیبا کنند.
گهستونی با اشاره به اینکه در دزفول ساز نی بهعنوان یک المان نصب شده عنوان میکند: این کار میتواند به شهرهای دیگر استان از جمله اهواز هم تسری پیدا کند و المانهای خود را مورد استفاده قرار دهند.
وی ادامه میدهد: با وجود اینکه در روستای پامنار بخش شهیون از المان کپو و در شهر جندیشاپور دزفول از سیر به عنوان نماد ورودی شهر، در بهبهان از حلقه قدرت با سابقه تاریخی ایلامی و در ایذه از تندیس مرد شمی استفاده میشود اما در شهر اهواز متأسفانه این توجه تاکنون وجود نداشته و با وجود اینکه گذرها، میادین، خیابانها و چهارراههای بیشماری وجود دارد اما از المانهای متناسب با شأن و فرهنگ اهواز استفاده نشده است.
این فعال میراث فرهنگی، صنایع دستی را برگرفته از ذوق و خلاقیت هنری میداند و می گوید: این هنر مهارت فنی را میطلبد و نیاز به مواد طبیعی اولیه دارد؛ از طرف دیگر از مواد و مصالح بومآور استفاده میشود و آن بینش صنعتگر است که میتواند موجب خلق یک اثر شود، اثری که میتواند بر سابقههای تاریخی، ویژگیهای اقلیمی و طبیعی هر منطقه تکیه و با زندگی و فرهنگ آن منطقه سازگاری داشته باشد؛ از این نظر صنایع دستی جزء شاخصهای قومی و ملی هر سرزمینی محسوب میشود.
وی با بیان اینکه در اهواز صنعتگران بیشماری داریم که در رشتههای مختلفی فعالیت دارند عنوان میکند: اهواز مرکز استان است و انتظار میرود وقتی اهواز شهر ملی مینای صُبی میشود در سطح شهر بخشی از المانهای این میناکاری نیز مشاهده شود.
گهستونی اضافه میکند: میناکاری در سطح دنیا شناخته شده و طرفداران خاص خود و بازار فروش خوبی هم دارد که میتوان در آن نشانههای استان مانند رودخانه، پل، شتر، ساربان، کشتی، بلم، نخل و . را مشاهده کرد، پس باید بهعنوان بخشی از المانهای بومی در اهواز نصب شود؛ البته بقیه صنایعدستی استان مانند کپو، احرامی، بوریابافی و خراطی هم صنعتگران بیشماری دارند و از آن دستآفرینیهایی را تولید میکنند.
وی تاکید میکند: از سال گذشته که اهواز به عنوان شهر ملی میناکاری نامگذاری شد، انتظار میرفت یکی از مفاد و شاخصههای ملی شدن که نصب المان در شهر را شاهد باشیم و کارگاهها افزایش و نمایشگاههایی برپا شود.
این فعال میراث فرهنگی میافزاید: چندی پیش اعتباری بالغ بر ۵۰ میلیون تومان برای نصب المان در شهر اهواز به میراث فرهنگی داده شده که انتظار میرود شهرداری و میراث فرهنگی با مشارکت یکدیگر هرچه سریعتر برای نصب المان صنایعدستی در سطح شهر اهواز اقدام کنند؛ البته المان باید در مکانی نصب شود که در دسترس و دید مردم باشد و عموم با آن ارتباط برقرار کنند تا برای آنها این ذهنیت پیش بیاید که این المان معرف چه فرهنگ، آداب و رسومی است و خوشحال شوند که به این موضوع توجه شده است.
وی انتقاد میکند: متأسفانه در اهواز بسیاری از مردم گمان میکنند که مسئولان دلشان نمی خواهد آن رشد فرهنگی و اجتماعی که باید را داشته باشد و متأسفانه عواملی وجود دارد که مانع این میشوند که اهواز شهر ملی میناکاری رنگ اجرایی به خود بگیرد.
گهستونی بیان میکند: در شهری که دارای پتانسیلهای بالقوه است و گردشگران بیشماری تمایل دارند این صنایعدستی را خریداری کنند، پیگیری اعلام رسمی اهواز شهر ملی مینای صبی میتواند در حوزههای اجتماعی، مشارکتهای خلاقانه، ایجاد گالریهای صنایعدستی، اجرای پروژههای صنایعدستی، همکاری ملی و بینالمللی شکل فعالتری به خود بگیرد.
وی با تأکید بر اینکه نصب المانها و نمادهای مینای صُبی یا هر صنایعدستی دیگر استان در اهواز میتواند مدیران شهری را فرهنگدوست نشان دهد ابراز میکند: نگران این هستیم که هنر و فرهنگ دغدغه و اولویت مدیران نیست و به صنایعدستی اهمیتی نمیدهند و برای آنها سوال پیش نمیآید که چرا در اهواز هیچگونه المان صنایع دستی وجود ندارد.
این فعال میراث فرهنگی خواستار افزایش تعامل شهرداری اهواز با میراث فرهنگی در این خصوص شد و میافزاید: همچنین باید از کارشناسان صنایعدستی برای ارائه طرحهای نوآورانه استفاده شود تا با شیوههای هنرمندانه بخشی از این صنایعدستی که بازگوکننده فرهنگ، هویت و سنت نهفته ما باشد را بهنمایش بگذارند.
وی با اشاره به اینکه اهواز و خوزستان از مراکز مهم گردشگری هستند تصریح میکند: در سطح شهر اهواز با توجه داشتن به صنایعدستی میتوانیم نمایشگاهها و انواع رویدادهای خلاقانه را برپا کنیم؛ اگر در سطح شهر و ورودیهای آن المانهایی وجود نداشته باشد وقتی گردشگر به شهر ملی میناکاری قدم میگذارد برایش سوال پیش میآید که این میناکاری را از کجا میتواند تهیه کند.
در اوایل دهه 90، شهرداری اهواز با کوشش فعالان میراث فرهنگی و گردشگری میدان سوم کیانپارس را به نام گردشگری تغییر داد اما در این میدان از المان های مرتبط با گردشگری و صنایع دستی استفاده نمیشود که میتوان با توجه به نامگذاری این میدان از میناکاری صبی و یا هر صنایع دستی دیگر که معرف نام میدان و اهواز باشد، استفاده شود.
امیدواریم شهرداری اهواز و ادارهکل میراث فرهنگی با تعامل بیشتر، این مهم را انجام دهند و شاهد حضور المانهای مرتبط با صنایعدستی خوزستان و اهواز در میادین اصلی باشیم و همچنین خیابانها، گذرگاهها و کوچههای شهر اهواز را با نام انواع رشتههای صنایعدستی و دیگر حوزههای مرتبط با میراث فرهنگی نامگذاری کنند.
با وجود پیگیری های مکرر خبرگزاری شبستان برای گفتوگو با شهردار اهواز، مدیر روابط عمومی، سخنگو و سازمان زیباسازی اما هیچکدام به پاسخگو نبوده و نشان میدهد در خصوص این موضوع مهم اعتقادی نداشته و بیشتر به دنبال تبلیغات پرطمطراق در فضای مجازی هستند.
لازم به ذکر است که خبرگزاری شبستان آمادگی کاملی برای شنیدن صحبتهای عوامل شهرداری اهواز در مورد این موضوع مهم و دغدغه فعالان میراث فرهنگی را دارد.
درباره این سایت